بیوگرافی استیو وزنیاک شریک استیو جابز در راه اندازی اپل
آدمهای بزرگ مدلهای ذهنی متفاوت از سایرین را انتخاب کرده و کارهای مشابه را به شیوه های متفاوت انجام می دهند. استیو وزنیاک در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: من یاد گرفته ام که چندان نگران نتیجه کاری که می کنم نباشم و در عوض تمام تمرکزم بر روی کاری که انجام میدهم باشد و آنرا به کاملترین شیوه ای که می توانم انجام دهم... نتیجه نشان می دهد که آیا کارم را خوب انجام داده ام یا خیر.
تولد و کودکی استیو وزنیاک
استفن گری وزنیاک Stephen Gary Wozniak)) در تاریخ ۱۱ آگوست ۱۹۵۰، در سن خوزه (کالیفرنیا - آمریکا) به دنیا آمد. مادرش، مارگارت الین (کرن) از نژاد ایرلندی، آلمانی، انگلیسی و زنی خانهدار بود و پدرش، جاکوب فرانسیس (جری) اجدادی سوئیسی، لهستانی، آلمانی داشت و مهندس الکترونیک بود. هنگامیکه استیو ۸ ساله بود، آنها به سانی ویل (واقعدر سانتا کلارا ولی) نقل مکان کردند تا به محل کار پدر در شرکت موشک و فضای لاکهید، نزدیکتر باشند. استیو کلاس چهارم دبستان را میگذراند که به ریاضیات علاقهمند شد. رمان موردعلاقه او، داستانی از تام سوییفت بود: مهندس جوانی که با پدرش هواپیما و موشکهای فضاپیما اختراع میکردند. یک سال بعد و وقتی رمان دیگری در مورد یک اپراتور تازهکار رادیو خواند، اولین کیت ابتدایی خود را بست و یک گیرنده امواج رادیویی ساخت. وقتی در ۱۱ سالگی ماشین اتوماتیکی ساخت که نامش را Tick-tack-toe گذاشته بود. دیگر کاملاً مشخص بود که شیفته مهندسی شده است. زندگی کردن در شهری که یکی از مراکز تکنولوژی آمریکا بود، به استیو کمک میکرد تمایلات خود را بهتر بشناسد. هنوز چندی نگذشته بود که او انواع لوازم الکترونیکی مبتکرانه خود را مثل ماشینحساب، ولتمتر، رادیو و چندین بازی الکترونیکی ساخته بود. از همین زمان بود که استیو را به نام مستعار واز (Woz) صدا میکردند، همان اسمی که او بعدها روی شرکت خود گذاشت؛ چرا که واز، مخفف کلمه چرخههای زئوس (Wheels of Zeus) هم بود.
تحصیلات استیو وزنیاک
استیو وزنیاک در زمان تحصیل در دبیرستان «جونیور کوپرتینو» توانست در نمایشگاه علوم منطقه، برای بهترین پروژه الکترونیک که یک افزونه کامپیوتری جمع و تفریق بود روبان آبی را دریافت کند. استیو برای گذراندن ادامه تحصیلاتش به مدرسه هوم استید رفت و دوران دوم دبیرستان خود را در آنجا گذراند. در همین مدرسه بود که استیو توانست جوایز متعددی به خاطر استعدادهایش در فیزیک الکترونیک و ریاضیات دریافت کند. یکی از آنها جایزه بهترین استفاده کاربردی از ریاضیات بود که او موفق به دریافت شده بود.
استیو وزنیاک پس از به پایان رساندن دوران دبیرستان در سال ۱۹۶۹ به دانشگاه کلرادو بولدر راه پیدا کرد. ولی به علت هک سیستم های کامپیوتری دانشگاه، همان سال اول اخراج شد. بعد از بازگشت به خانه، طراحی سیستم کامپیوتری کرم سودا را به همراه یکی از دوستانش به نام بیل فرناندز شروع کرد. از آنجا که استیو، توان مالی برای تحصیل در دانشگاه های خارج از ایالت خود را نداشت مجبور شد در «کالج دی آنزا» ثبت نام کند. که بعد از یک سال تحصیل در آن جا، در سال ۱۹۷۰ به دانشگاه کالیفرنیا برکلی رفت.
شروع به کار استیو وزنیاک
در سال ۱۹۷۰، پس از اتمام سال اول کالج، برای ادامه تحصیلات به دانشگاه کالیفرنیا برکلی رفت. یک سال بعد، به علت وضع بد مالی به پالو آلتو رفت و شغلی در شرکت کامپیوتری هیولت-پاکارد (HP) پیدا کرد، جایی که استیوجابز هم بهعنوان یک دانشآموز دبیرستانی، مشغول به کار تابستانی خود بود. در سال ۱۹۷۳، استیو وزنیاک همچنان در شرکت HP کار میکرد و استیو جابز در شرکت آتاری مشغول به کار بود. کار در HP، وزنیاک را به یک مهندس تمام عیار تبدیل کرده بود. شرکت HP، فضایی آزاد داشت و به کارمندانش اجازه میداد شبها روی پروژههای خودشان کار کنند. وزنیاک هم از این فرصت استفاده میکرد و روی طرح کارت گرافیک کامپیوتر و بازیهای رایانهای کار میکرد.
استیو وزنیاک و تاسیس اپل
در ژوئن سال ۱۹۷۵، وزنیاک اولین نسخه آزمایشی پروژه شخصیاش را تکمیل کرد: این اولین بار بود که یک صفحه تلویزیون، به دستگاه کامپیوتر خانگی متصل شده بود و اطلاعات را نمایش میداد. وزنیاک و جابز در یک کلوب کامپیوتری به نام Homebrew عضو بودند و در جلسات آن شرکت میکردند. این کلوب، محل گرد هم آمدن مهندسان سیلیکون ولی بود که در آن اطلاعات کامپیوتری را با هم به اشتراک میگذاشتند و اختراعاتشان را نمایش میدادند. همین جلسات موجب شد استیو وزنیاک به صرافت طراحی یک کامپیوتر شخصی خانگی بیفتد که برنامه راحتی داشته باشد و درعینحال مقرون به صرفه و سرگرمکننده باشد. همزمان، وزنیاک یک سیستم کامپیوتری تلفنی ساخت که بهوسیله آن مردم میتوانستند با تماس تلفنی، هرروز یک جوک یا داستان طنز بشنوند. وزنیاک با شرکت در جلسههای باشگاه Homebrew و کار شبانه در شرکت HP، موفق شد طرح کامپیوتر خانگیاش را به پایان ببرد. این دستگاه، نخستین کامپیوتر خانگی بود که به سادگی قابلیت اتصال به یک نمایشگر ویدیویی داشت و موجی از تحسین و هیجان را در باشگاه به وجود آورد.
استیو جابز که هوش بیشتری در زمینه کسبوکار داشت، حس میکرد این دستگاه میتواند به یک موفقیت تجاری تبدیل شود، ولی وزنیاک پیشنهاد او را نمیپذیرفت. در نهایت آنها بسیاری از وسایل خود را ازجمله ماشینحساب علمی پیشرفته وزنیاک و فولکسواگن جابز را به فروش رساندند و سرمایهای نزدیک به ۱۳۰۰ دلار جمعآوری کردند. سپس کارشان را از گاراژ خانگی استیو جابز شروع کردند، هرچند این گاراژ در مدت کوتاهی بهاندازهای از وسایل کامپیوتری پرشد که با کمبود فضا مواجه شدند. استیو جابز و استیو وزنیاک، در تاریخ ۱ آوریل ۱۹۷۶، رسماً شرکت اپل را تأسیس کردند.
استیو وزنیاک و اپل 1و 2
استیوها اپل 1 را ۶۶۶.۶۶ دلار قیمتگذاری کردند. این رقم معنای خاصی نداشت، به جز اینکه وزنیاک از تکرار ارقام لذت میبرد. اپل ۱ حاوی یک ریزپردازنده به نام MOS 6502 و با حافظه رام ۲۵۶ بایت و حافظه رم ۴ یا ۸ هزار بایتی و کنترلر نمایشگر کاراکتر در ۲۴ ردیف در یک صفحه مدار منفرد بود. اپل ۱ همچنین فاقد کیبورد، کیس و صفحه نمایش بود و تمام این اجزاء را مشتریان باید خودشان به صورت جداگانه خریداری میکردند. هنگامی استیو وزنیاک، اپل ۱ را به محل کار خود نشان داد، آنها اعلام کردند که این دستگاه با تمرکز کاری او مطابقت ندارد. درنتیجه وزنیاک، شرکت HP را ترک کرد تا فقط روی اپل کار کند.
پس از موفقیت کامپیوتر اپل ۱، استیو وزنیاک طراحی کامپیوتر بعدی را شروع کرد. اپل ۲، اولین کامپیوتری بود که قابلیت نمایش رنگها و برنامهنویسی به زبان بیسیک را داشت. در ژانویه ۱۹۷۷، شرکت اپل توسعه بیشتری پیدا کرده بود. آنها کارمندان و مهندسان جدیدی استخدام کرده و لوگوی چشمگیری را که تصویری از یک سیب رنگینکمانی گاززده بود، برای شرکت انتخاب کرده بودند. تنها یک سال پس از عرضه اپل ۲، فروش آن به ۷۵۰ هزار دلار رسید و سودی در حدود ۴۲ هزار دلار نصیب شرکت کرد. استیو وزنیاک تلاش کرد اپل ۲ را به روشهای مختلفی ارتقاء دهد. او قابلیت اتصال به چاپگر را به این دستگاه اضافه کرد و فلاپی درایو را نیز به آن افزود. این نوآوریها تمایل مردم را به استفاده از این سیستم بهشدت افزایش داد؛ بهطوریکه در اواخر سال ۱۹۷۸ فروش اپل ۱۰ برابر شد و این شرکت را به یکی از بالاترین رشدهای تکنولوژی در آمریکا تبدیل کرد. در پایان سال ۱۹۷۹، اپل با بیش از ۳۰۰ نمایندگی، یک هزار کارمند را در استخدام خود داشت. اپل ۲ به اولین کامپیوتر شخصی دنیا تبدیل شد که به تولید انبوه رسید. در سال ۱۹۸۰ سهام این شرکت در اولین عرضه عمومی، به مبلغ ۱۱۷ میلیون دلار فروش رفت.
اپل 3 و لیزا پروژه های ناموفق وزنیاک و جابز
پس از موفقیت اپل ۲، شرکت اپل که رقیب بزرگی مثل IBM را پیش روی خود داشت، تلاش کرد با ساخت یک سیستم جدید، موفقیت خود را در بازار حفظ کند. جابز و وزنیاک هر یک با ایدههای متفاوتی برای این هدف تلاش میکردند؛ اما پروژه اپل ۳ که قرار بود یک کامپیوتر تجاری کوچک باشد، به دلیل مشکلات سختافزاری، کمبود نرمافزارهای قابل توسعه و قیمت بالا، شکست خورد و مورد انتقاد شدید کارشناسان تکنولوژی قرار گرفت. این بار استیو جابز پروژه لیزا را که از مزایایی مثل ماوس و رابط کاربری گرافیکی بهره میبرد، به عنوان رقیب کامپیوتر جدید IBM معرفی کرد. ولی لیزا هم آنطور که جابز به آن امید بسته بود، به موفقیت نرسید. سرعت پایین پردازش، قیمت بالا و بازاریابی نامناسب، مهمترین علل شکت این پروژه بودند.
استیو وزنیاک و خروج از اپل
استیو وزنیاک که از امور مدیریتی خسته شده بود مدتی از شرکت اپل کنارهگیری کرده بود، در سال ۱۹۸۵ کاملاً از این شرکت جدا شد. گرچه او از سهامداران این شرکت باقی ماند و سالانه حدود ۱۲۰ هزار دلار به او تعلق میگرفت. او در چندین مصاحبه علت جدایی خود از اپل را ادامه کارهای مهندسی و تجربه ساخت و طراحی محصولات دیگری مثل ابزار ریموت کنترل عمومی اعلام کرد. او همچنین گفته بود: شرکت اپل به یک کسب وکار بزرگ تبدیل شده بود و من دلتنگ ساخت و سر هم کردن قطعات بودم. من فقط میخواستم یک مهندس باشم. نمیتوان انکار کرد که در طول این سالها، اختلاف نظر او با استیو جابز بیشتر شده بود. وزنیاک از دید فنی به محصولات نگاه میکرد و معتقد بود تولیداتشان باید به لحاظ تکنولوژیکی باز باشند؛ ولی جابز که نگاهی مدیریتی و تجاری داشت، بیشتر به دنبال برتری یافتن در بازار رقابتی بود.
دو شرکت خصوصی استیو وزنیاک
استیو وزنیاک در سال ۱۹۸۵ و بعد از ترک شرکت اپل، شرکت CL 9 را تأسیس کرد و اولین کنترل از راه دور قابل برنامهریزی جهان را با نام Core تولید و عرضه کرد. با اینحال محصولات او در این شرکت با استقبال مردم مواجه نشد و او ۴ سال بعد، CL 9 را با شرکت Tech Force ادغام کرد. این شرکت جدید روباتهای اسباببازی تولید میکرد که با دستگاههای ریموت، کنترل میشدند. ولی Tech Force هم به دلیل عدم سودآوری، در سال ۱۹۹۰ از بازار خارج شد. در سال ۲۰۰۱، استیو وزنیاک شرکت Wheels of Zeus را تأسیس کرد. این شرکت هم که در زمینه توسعه تکنولوژی GPS بیسیم فعالیت میکرد در سال ۲۰۰۶ بسته شد. پس از آن وزنیاک شرکت Acquicor Technology را تأسیس کرد که یک شرکت هلدینگ تکنولوژی بود و با هدف خرید شرکتهای عرصه فناوری و توسعه آنها فعالیت میکرد. در سال ۲۰۰۲، وزنیاک به عضویت هیئتمدیره شرکت Ripcord Networks درآمد. طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، او دانشمند ارشد Fusion-io بود و پسازآن به شرکت Primary Data پیوست.
زندگی شخصی استیو وزنیاک
استیو وزنیاک در سال ۱۹۸۱، با کندیس کلارک ازدواج کرد. آنها صاحب ۳ فرزند شدند و پس از ۶ سال از یکدیگر جدا شدند. در سال ۱۹۹۰، وزنیاک با جنت هیل، همسر فعلیش ازدواج کرد. زندگینامه استیو وزنیاک، در کتابی به نام iWoz منتشرشده است. استیو وزنیاک پس از جدایی از شرکت اپل، با نام مستعار راکی راکون کلارک به دانشگاه برکلی بازگشت تا کارشناسی خود را در رشته علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک به پایان ببرد. استیو وزنیاک تاکنون جوایز و افتخارات زیادی به دست آورده است که مدال ملی تکنولوژی، جایزه هینز و دکترای افتخاری دانشگاههای کولرادو، کارولینا، میشیگان و سانتا کلارا از آن جملهاند.